129این

دفتر دلم

این روزا خیلی دلم تنگ میشه واسه زمانی که دخترم کوچیک بود و چقدر دوست دارم الان اون زمان بود و بیشتر براش وقت میذاشتم و بیشتر بغلش میکردم، 

الانا خیلی کم میبینمش، در واقع خیلی با دوستان و زندگیش سرگرمه، باورم نمیشه که اینقدر از هم فاصله داشته باشیم، بعضی روزا میشه حتی ی زنگ نمیزنه، من ازش خبر میگیرم، خیلی غرق در زندگیشه، 

ای کاش در آسایش و آرامش و زندگی دلخواهش بسر می‌برد تا من خیالم راحتر بود، ولی می دونم اون زندگی که فکرشو می‌کرد، نیست، 

بیشتر داره خودشو سرگرم میکنه، تا بگذره، 

وای که این روزا تمام فکر و ذکر نگرانشه، 

طفلک دختر بی نوای من، 

ای کاش ی ازدواجی می‌کرد که میمردم، خیالم از بابتش جمع بود، 

خدایا تو رو به خداوندیت قسم همه جوونا در آرامش و زندگی دلخواهشون بسر ببرن، 

آمین، 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 24 بهمن 1399برچسب:,ساعت17:41توسط یسنا | |